رسمی از سفیر عثمانی که جهانی شد؛ ماجرای روضهخوانی که انگلیس برای تفرقهافکنی بین شیعه و سنی اجیر کرده بود
همچنان که بسیاری از اصلاحات اساسی با نام امیرکبیر در ایران آغاز شد نخستین سفارتخانههای دائمی را نیز او تأسیس کرد. سفارتخانه دولت عثمانی و ایران نیز در زمان ناصرالدینشاه و صدارت امیرکبیر دایر شد.
در ایران دوره ناصری سه نقطه به لحاظ وجود سفارتخانه، از اهمیت بسزایی برخوردار بودند. این سه نقطه عبارتند از: تهران، تبریز و بوشهر. در این سه شهر اکثر کشورهایی که با ایران پیمانی میبستند، سفارتخانه خود را در یکی از شهرها بنا میکردند.
در این میان تهران به دلیل اینکه دارالخلافه و پایتخت اداری-سیاسی قاجارها بود موقعیت مناسبی برای تبادلات سیاسی داشت. سفارت عثمانی در تهران با نام احمد وفیق افندی پیوند خورده بود. احمد وفیق افندی یا احمد پاشا سیاستمدار و دیپلمات عثمانی برای نخستین بار پرچم عثمانی را در سفارت عثمانی در تهران برافراشت و نوشت: «اینجا خاک عثمانی است.»
رسمی که بانیاش «احمد وفیق پاشا» بود
در دوره ناصری در دنیا رسم بر آن بود که رجال دولتهای دوست و همپیمان و سفرای آنان در کشورهای متحد در هر خانهای که ساکن میشدند چه سفارتخانه بود و چه خانهای استیجاری، پرچمی بهعنوان نشان دولت متبوع خود بر بالای بام آن خانه میافراشتند. اما کسی ادعایی مبنی بر اینکه این سفارتخانه خاک کشورش است نداشت.
احمد وفیق پاشا
گفته میشود احمد وفیق پاشا نخستین کسی است که در جهان اقدام به افراشتن پرچم در سفارت کشور متبوع خود در پایتخت یک مملکت دیگر کرد و آن محدوده را بهعنوان خاک کشورش معرفی کرد. پس از او این اقدام تبدیل به یک سنت در جهان شد که همچنان به قوت خود باقی است.
ماجرای روضهخوان و تفرقه بین عثمانی و ایران
سفارت عثمانی در ایران از نظر تبادل فرهنگ بین سنی و شیعه بسیار اهمیت داشت. اما برخی سعی در برهم زدن روابط این دو کشور داشتند. محمدحسین محمدی در کتاب «هزار و یک حکایت اخلاقی» مینویسد: در زمان قاجار؛ در کنار سفارت حکومت عثمانی در تهران؛ مسجد کوچکی وجود داشت. امام جماعت آن مسجد میگوید: «شخص روضهخوانی را دیدم که هرروز صبح به مسجد میآمد و روضه حضرت زهرا (س) را میخواند و به خلیفه دوم و به اهل سنت ناسزا میگفت. و این در حالی بود که افراد سفارت عثمانی و تبعه آن که اهل سنّت بودند؛ برای نماز به آن مسجد میآمدند.
روزی به او گفتم : «تو به چه دلیل هر روز همین روضه را میخوانی و همان ناسزا را تکرار میکنی؟ مگر روضه دیگری بلد نیستی؟»
او در پاسخ گفت: «بلدم؛ ولی من یک نفر بانی دارم که روزی پنج ریال به من میدهد و میگوید همین روضه را با این کیفیت بخوان.»
از او خواستم مشخصات و نشانی بانی را به من بدهد. پیگیری کردم، سرانجام متوجه شدم در این بین یازده واسطه وجود دارد تا این روضه در آن مسجد خوانده شود. معلوم شد که از طرف سفارت انگلستان روزی ۲۵ تومان برای این روضهخوانی با این کیفیت مخصوص برای ایجاد تفرقه بین ایران شیعی و حکومت عثمانی سنی داده میشد.»
منبع: همشهری